کد مطلب:315134 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:232

برادرم به احترام عکس حضرت اباالفضل زنده شد
یكی از مداحان حضرت سیدالشهداء علیه السلام كرامتی را این گونه نقل می كرد:

برادری داشتم كه مریض شد، مریضی وی خیلی سخت بود، تا جایی كه یك لحظه امیدمان ناامید شد، و تا خواستیم او را از زمین برداریم كه به دكتر ببریم، او از بالای دست به روی زمین افتاد، هر چه او را صدا زدیم، پاسخ نداد. یك لحظه متوجه شدیم كه او تمام كرده است.

پدر و مادرم هر دو بالای سر او نشسته بودند و در حال مرگ بودند، همه افراد خانواده سروصدا می كردند. همسایه ها جمع شدند و عده ای برای آوردن تابوت رفتند.

من تا این وضع را دیدم گفتم: یعنی دیگر هیچ كاری نمی شود كرد و او تمام كرده؟!

یك لحظه متوجه عكس حضرت عباس علیه السلام - كه روی دیوار بود - شدم. با عجله نزدیك او رفتم و از آنجایی كه خیلی ناراحت بودم، دستم را محكم روی عكس اباالفضل العباس علیه السلام زدم و گفتم: یا اباالفضل! اگر عیسی بن مریم زنده بود، او را زنده می كرد، ولی حالا همه ی مسیحیان در مشكلاتشان تو را صدا می زنند: یا اباالفضل! به داد دل پدر و مادرم برس، چون پسرشان از دنیا رفت.

در این حال یك لحظه دیدم، برادرم یك اقه زد و سرش را تكان داد، یك لحظه همه متوجه شدند. گفتند: گویا زنده است او را تكان دادند. و چند نفس عمیق كشید بعد كه فهمیدیم جان دارد، او را به دكتر بردیم و حالش خوب شد به



[ صفحه 363]



حمد الله تعالی از آن پس مریض نشده و در عین حال از مداحان خاندان حضرت زهرا علیهاالسلام می باشد.

اما به خاطر این كه مادرم آن حادثه ی تلخ را به یاد نیاورد، نه اسم خود را می گویم و نه اسم برادرم را و این معجزه را گفتم تا دیگران مقام حضرت اباالفضل العباس علیه السلام را بفهمند، كه تا حد است.

بلی، این بود كرامتی از وجود نازنین حضرت عباس علیه السلام. اگر همه ی عالم را بگردیم به غیرتمندی اباالفضل علیه السلام پیدا نمی شود، و این روایت را خود حضرت فرمودند:

چون من كنار نهر علقمه ناامید شدم و دیدم ناامیدی چه قدر سخت است، هر كس دست توسل به سویم بلند كند، ناامیدش نمی كنم. [1] .


[1] غيرة العباسيه ص 220.